قالب پرشین بلاگ


کوچــه هـای بـی بهــار...
چه خوش صید دلم کردی، بنـازم چـشم مستت را ...
نويسندگان

آرایه های معنوی

مراعات نظیر:

آوردن دو یا چند واژه در بیت یا عبارت که در خارج از بیت یا عبارت نیز رابطه ای آشنا و خاص میان آنهاست. مانند:
 

 ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند    تاتو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

ابر و باد و مه وخورشید و فلک همگی عناصر طبیعی هستند.

تضـــاد:

هرگاه دو واژه با معنایی متضاد در یک بیت یا عبارت بکار روند آرایه های تضاد پدید می آید.   مانند:

__ در نومیدی بسی امید است       پایان شب سیه سپید است

واژه های « نومیدی و امید » و همچنین « سیه و سپید » متضاد و مخالف هستند.

متناقض نما:

هرگاه دو مفهوم متضاد را به هم نسبت دهیم ، یا آنها را در یک چیز جمع کنیم آرایه های

متناقض نما بوجود می آید.و معمولا معنایی عمیق در پس آن نهفته است.    مانند:

 ___ جامه اش شولای عریانی ست!

عریانی به شولا نسبت داده شده است. ولی شولا خودش نوعی جامه است و ضد عریانی ست.

آرایه های عکس:

هرگاه در یک بیت بین دو مورد رابطه ای برقرار کنیم و سپس در مصراع بعد جای آنها را عوض

کنیم آرایه های عکس پدید می آید.    مانند:

 ___ بهرام که گور می گرفت همه عمر      دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

آرایه های لف و نشر:

هرگاه دو یا چند جزئ از کلام بدون توضیحی در مصراع اول بیاید (لف)، آنگاه توضیحات مربوط به

هر کدام در مصراع بعد بیاید ( نشر )، آرایه های لف و نشر گویند.     مانند:

_ پروانه زمن، شمع زمن، گل زمن آموخت    افروختن و سوختن و جامه دریدن...

تلـــمیح ( اشاره ):

هرگاه با شنیدن بیت یا عبارتی به یاد داستان و افسانه یا رویدادی تاریخی یا مذهبی یا آیه و

حدیثی بیفتیم، بدون اینکه آن موضوع مسثقیما تعریف شده باشد، آن بیت دارای آرایه های

تلمیح است.    مانند:

 پدرم روضۀ رضوان به دو گندم بفروخت     ناخلف باشم اگر من به جویی بفروشم

اشاره به داستان آدم و رانده شدن او از بهشت به خاطر خوردن گندم.

تضمین:

هرگاه شاعر بخشی از نوشتۀ فرد دیگری را میان اثر خود جای دهد، آن شعر یا نوشته را

تضمین کرده است.    مانند:

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد     که رحمت بر آن تربت پاک باد

« میازار موری که دانه کش است    که جان دارد و جان شیرین خوش است»

این دو بیت بخشی از بوستان سعدی است. و سعدی سعدی بیت معروفی از فردوسی را ( بیت دوم ) در میان شعر

خود جای داده است. بنابراین سعدی ، یک بیت از شعر فردوسی را تضمین کرده است.

اغراق:

وقتی که شاعر، صفت یرا چنان برجسته نشان دهد که در عالم واقعیت امکان دستیابی به آن

نیست، آرایه های اغراق نامیده می شود.

حسن تعلیل:

هرگاه شاعر برای موضوعی دلیل غیر واقعی و تخیلی ، اما دلپذیر و قانع کننده ارئه دهد، به

حسن تعلیل دست می یابد.    مانند:

         تا چشم بشر نبیندت روی     بنهفته به ابر چهر دلبند

شاعر، ابر پوش بودن قلۀ دماوند را دلیلی برای ندیدن او بیان کرده است.

مثـــــل:

هرگاه شاعر به ضرب المثلی اشاره کند، یا بخشی از سخن او آنقدر معروف باشد که به عنوان

ضرب المثل بکار رود،  آرایه های مثل گویند.

تمثیل:

هرگاه برای روشن شدن مطلبی، آن را به موضوعی ساده تر تشبیه کنیم، یا برای اثبات

موضوعی نمونه بیاوریم،  آرایه های تمثیل به کار برده ایم.    مانند

  من اگر نیکم، اگر بد، تو برو خود را باش   هرکسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کشت

اسلوب معادله:

هرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و دوم، خللی در مفهوم شعر ایجاد

نشود، به آن آرایه های اسلوب معادله گویند.   مانند:

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست    جای چشم ابرو نگیرد، گرچه او بالاتر است

ایهـــــام:

هرگاه واژه ای یا ترکیبی دارای دو معنی است و به گونه ای بکار رود که دو معنا از آن قابل

برداشت باشد، آرایه های ایهام شکل می گیرد.    مانند:

 غرق خون بود و نمی مرد زحسرت فرهاد    گفتم افسانۀ شیرین و به خوابش کردم

شیرین، در اینجا دارای دو معنی است. هم به معنای زیبا و دلنشین است و هم معشوقۀ فرهاد.

تشبیـــه:

در تشبیه دو مورد بر پایۀ اشتراک صفتی که دارند، به هم مانند می شوند.

مورد اصلی را « مشبه » و مورد بعدی را « مشبه به » می نامند. و صفت مشترک میان آنها «

وجه تشبیه » نامیده می شود. و واژه های مانند « چو- سان _ مثل و ... » ادات تشبیه نامیده

می شوند.

مجــــــاز:

بکار رفتن واژه ای به جای واژۀ دیگر مجاز نامیده می شود. هیچ گاه چنین امری ممکن نیست

مگر آنکه میان دو واژه در خارج از کلام ، رابطه ای برقرار باشد.    مانند:

___ آنقدر گرسنه ام که می توانم تمام ظرف را بخورم!

رابطه میان غذا و ظرف مجاز است.

استـــعاره:

هرگاه واژه ای به دلیل شباهت معنایی با واژۀ دیگر که دارد، به جای آن بکار رود ، استعاره پدید

می آید.   مثال :

               بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار.
در این مصرع، منظور از کشته های ما ، اعمال ما می باشد.

          هر چه خواهی در سوادش رنج برد   تیغ صرصر خواهش خالی سترد
تیغ صرصر استعاره از باد است.

کنــــایه:

جملات و کلماتی که منظور شاعر چیزی غیر از معنای ظاهری آن است.   مانند:

                           آب از دستهایش نمی چکد.
منظور خسیس است.

تشخیص (انسان نمایی ):

  هرگاه با نسبت دادن عمل یا حالت یا صفتی به یک شئ، به آن جلوۀ انسان بودن بدهیم،

انسان نمایی شکل می گیرد.   مانند:

طعنه بر طوفان مزن؛ ایراد بر دریا مگیر؛ بوسه بگرفتن زساحل، موج را دیوانه کرد.

بوسه گرفتن و دیوانگی - که رفتاری انسانی است _ به موج نسبت داده شده است.


حس آمیزی:

هرگاه یکی از حواس را به شئ نسبت دهیم.   مانند:

             مزۀ پیروزی را چشید...

مزه که حس چشایی است به پیروزی داده شده است.

 

منبع: ویکی پدیا

دوستان عزیز. اگر به توضیح یا ذکر مثالهای بیشتر برای هر مورد داشتید، با ما در میان بگذارید.
   

 

صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

فـــرزاد سیامری

اهل آبادانم. پیشه ام عشق ورزی ست. کوچک محفلی دارم و پاک یارانی عاشق... خانه ام در کوچه های بی بهار، گوشه ای از دشت مجنون است. من، مسلک آن کوچه های بی بهارم، که صدپارۀ دل را ، فرش هر عابر می کنم............... . ____مقدمـــتان گلبـــــاران____
موضوعات وب
آرشيو مطالب








امکانات وب

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 67
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 95
بازدید کل : 68955
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

www.shereno.com