تو ای رهگذر! هشیار باش چو می آیی به شهر دلم! در این سیلاب خیز ویران دیار، جاده ها یکسویند. شاید نیابی مسیر بازگشتت را !! در حوالی شهر چشمانم ، هوا مدام بارانی ست، و بادهای وحشی غربت، و پراکنده رگبار مصیبت، از شهر دلم سوغاتی ست !! فرسوده بنای سدّ چشمانم، __ چکه می کند مدام __ چه آسان می شکند، با اندک تلنگر غم، و روان خواهد گشت سیلی مهیب، اما مهربان و بی آزار! ___ به شهر دلم وارد نشوید.___ فرزاد سیامری- بهار1390- آبادان
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 78 بازدید دیروز : 63 بازدید هفته : 150 بازدید ماه : 169 بازدید کل : 69029 تعداد مطالب : 20 تعداد نظرات : 3 تعداد آنلاین : 1